يكي از راههاي موثر و مقرون به صرفه براي افزايش سركوبي و مهار علف هاي هرز و بهينه سازي عملكرد محصول، رقابت گياهان زراعي با علف هاي هرز مي باشد. با برنامه ريزي دقيق و مديريت روش هاي زراعي مي توان تعادل بين رقابت علف هرز- محصول زراعي را به نفع رشد محصول دستكاري و تغيير داد. با توجه به اينكه مقاومت علف هاي هرز در برابر علف كش ها در طول 15 سال گذشته بصورت گسترده اي زياد شده است، تحقيقات مهم و قابل توجهي در رابطه با مزاياي رقابت گياهان زراعي، براي مديريت يكپارچه علف هاي هرز مورد بررسي قرار گرفته است (لمرل و همكاران، 2001؛ مولر، 2001).
گياهان پوششي مي توانند بطور موفقيت آميزي براي سركوب و كنترل علف هاي هرز در طي دوره رشد رويشي آنها مورد استفاده قرار گيرند. گياهان پوششي سازگار با فصل گرم را مي توان در تناوب در مناطق نيمه گرمسيري و گرمسيري براي كاهش جمعيت علف هاي هرز مهم كه در طول دوره آيش وجود دارند مورد استفاده قرار داد (آكوباند و همكاران، 2000؛ اسكورانتو و كامپس، 2004).
گياهان پوششي سازگار با فصل سرد را مي توان به مناطق معتدل شمالي مانند دشت هاي وسيع نيمه خشك كانادا (بلك شاو و همكاران، 2001) و يا شمال اروپا (تامسن و همكاران، 2004؛ گراگليا و همكاران، 2006)، جهت كنترل و سركوب علف هاي هرز در طول دوره آيش مورد استفاده قرار داد.
چاودار گياه پوششي متداولي است كه داراي مزاياي زيادي مي باشد كه قبل از گياهان زراعي يكساله تابستانه رشد مي نمايد از جمله مزايايي كه چاودار فراهم مي نمايد مي توان به حفاظت از محيط زيست با كاهش از دست دادن مواد غذايي خاك، حفاظت از مواد شيميايي كشاورزي و رسوبات (شبكه كشاورزي پايدار، 1998؛ سارانتونيو و گالانت، 2003) اشاره نمود
علف هاي هرز چندساله اغلب رقباي بهتر و قوي تري هستند و كنترل آنها با محصولات پوششي، نسبت به علف هاي هرز يكساله بدليل منابع ذخاير تغذيه اي بيشتر و ميزان و سرعت استقرار سريعتري كه دارند مشكل تر مي باشد با اين حال گزارش هاي متعددي وجود دارد كه نشان مي دهد كه گياهان پوششي زنده اين توانايي را دارند (قادرند) در طي دوره آيش علف هاي هرز چندساله را كنترل و سركوب نمايند.
گياهان پوششي مي توانند به دو شكل گياهان زنده و يا به عنوان بقاياي گياهي (پس از، از بين رفتن گياهان پوششي) علف هاي هرز را تحت تاثير قرار داده و آنها را از بين ببرند. گياهان پوششي از طريق مكانيزم هاي متفاوتي (بسته به اينكه علف هاي هرز در هنگام فعاليت گياهان پوششي زنده و يا پس از مرگ آن و وجود بقاياي گياهان پوششي، فعاليت داشته باشد) علف هاي هرز را تحت تاثير قرار مي دهند. مديريت گياهان پوششي نيز ممكن است با توجه به اينكه هدف مهار و سركوب علف هاي هرز در طول مراحل زندگي و يا پس از مرگ آن باشد، متفاوت باشد.
1- در هر محيطي نيازهاي جوانه زني آنها برآورده مي شود.
2- داراي جوانه زني متناوب بوده و بذور آنها طول عمر زيادي دارند.
3- در طول مرحله رويشي تا گل دهي داراي رشد سريعي هستند.
4- تا هنگامي كه شرايط رشد اجازه دهد، به طور مداوم بذر توليد مي كنند.
5- داراي خود سازگاري هستند اما خودگشني كامل يا آپوميكسي ندارند.
6- دگر گرده افشاني در آنها توسط باد يا حشرات غير تخصصي صورت مي گيرد.
7- در شرايط محيطي مساعد بذر زيادي توليد مي كنند.
8- متحمل و انعطاف پذير هستند، به طور كلي در دامنه وسيعي از شرايط محيطي قادر به توليد بذر مي باشند.
9- براي پراكنش در فواصل كوتاه و طولاني سازگاري يافته اند.
10- گونه هاي چند ساله داراي توليد مثل رويشي با قدرت زياد هستند و قادرند از طريق قطعات اندام هاي زير زميني خود تكثير شوند.
11- اندام هاي هوايي گونه هاي چند ساله ترد و شكننده است و همين امر موجب مي شود تا به راحتي از داخل خاك بيرون كشيده نشوند.
12- با برخورداري از تواني هايي مانند روزت، رشد گسترده و خاصيت آللوپاتي قادرند با گونه هاي ديگر و بخصوص گياهان زراعي رقابت كنند.
1- گياهي كه در مكان ناخواسته مي رويد(انجمن علف هاي هرز آمريكا، 1956).
2- گياهي كه رشد فراواني داشته و به علت داشتن عادت تهاجمي و رقابتي مانع رشد گياهان مفيد مي شود ( برنچلي،1920).
3- گياهي سمج كه در مقابل كنترل مقاومت مي كند( گري، 1879).
4- گياهي ناخواسته كه بايد از بين برده شود ( بايلي و بايلي، 1941).
5- گياهي كه خصوصيات آن هنوز كشف نشده است ( امرسان، 1987).
6- گياهي غير از محصول كشت شده(برنچلي، 1920).
7- گياهي كه در زيستگاه هايي كه انسان آن ها را تغيير داده است مي رويد( هاپر، 1944).
8- گياهي وحشي كه اغلب در زمين هاي كشت و كار شده يافت مي شود( توماس، 1956).
9- هر گياهي كه مورد اعتراض باشد و با آسايش و فعاليت هاي بشر تداخل كند(انجمن علف هاي هرز آمريكا).
10- هر گياهي كه با اهداف بشر تداخل كند(انجمن علف هاي هرز اروپا).
11- گياهي كه اثرات منفي اكولوژيكي و اقتصادي دارد و در محيط هاي طبيعي يا مناطق تحت مديريت بشر رشد مي كند(سوانتون، 2002).
12- گياهي است كه در يك زمان و مكاني رشد مي كند كه در آن زمان و مكان ناخواسته تلقي مي شود، زيرا به طور كلي با نيازهاي بشر و به طور اخص با اهداف مدير مزرعه يا زمين تداخل ايجاد مي كند.
در واقع تنوع معياري از تعداد گونه موجود در جامعه (غناي گونهاي) و فراواني نسبي آنها (يكنواختي گونهاي) است. شاخصهاي متعددي نيز وجود دارند كه معيارهاي غناي گونهاي و يكنواختي گونهاي را بيان ميكنند. در بررسي شاخصهاي تنوع، عمدتا از تراكم استفاده ميشود و شايد معيارهاي فراواني و زيست توده در درجه دوم اهميت قرار داشته باشند (بوث و همكاران،۲۰۰۳). ماگوران (۱۹۸۸) اشاره دارد به اينكه بسياري از روشهاي اندازهگيري تنوع عملا شامل دو مولفه غناي گونهاي و فراواني نسبي يا يكنواختي گونهاي در داخل نمونه يا جامعه است.